واسه خودم

واسه خودم

واسه خودم

واسه خودم

تفاوت مغز افرادی که صبحانه نمی خورند

تفاوت مغز افرادی که صبحانه نمی خورند

اسکنهای مغزی نشان می دهد که افرادی که صبحانه نمی خورند در طول روز بیشتر به غذاهای پرکالری و چرب تمایل پیدا می کنند.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، اسکن مغزی 21 نفر که توسط محققان انجام شده نشان می دهد که افراد در صورت حذف صبحانه از برنامه غذایی خود تمایل دارند که غذای بیشتری برای وعده ناهار مصرف کنند.
دانشمندان اظهار می دارند که افرادی که صبحانه نمی خورد برای کاهش وزن و صرف نظر از غذاهای پرکالری دچار چالش می شوند.
کارشناسان تغذیه اظهار می دارند که خوردن صبحانه تاحدی اشتهای افراد را کاهش می دهد.
این درحالی است که محققان نسبت به رخدادهای داخل مغز برای تغییر غذایی که مصرف می کنند علاقمند بودند.
این اسکنها از 21 نفر که دارای وزن عادی بودند درحالی که به آنها تصاویری از غذاهای پرکالری نشان داده می شد در کالج امپریال لندن انجام شد.
یک روز آنها پیش از اسکن هیچ گونه صبحانه ای نخورده بودند و یک روز آنها صبحانه کاملی با 730 کالری آن هم یک ساعت و نیم پیش از اسکن خورده بودند.
محققان باانجام این ام آر آی ها به این نتیجه رسیدند که افرادی که صبحانه را حذف می کنند در مغز خود تعصب و تمایلی به مزه غذاهای پرکالری ایجاد می کنند.
نتایج این تحقیقات در همایش علم عصب شناسی 2012 ارائه شد.

فواید ناشناخته نوشابه!

 
فواید ناشناخته نوشابه!
  
فواید ناشناخته نوشابه!

نوشابه های گازدار امروزه با مارک ها و برندهای مختلف در دسترس قرار دارند اما استفاده از آن ها می تواند باعث بروز مشکلات جدی در بدن شود. همیشه در مورد مضرات این نوشیدنی گفته شده است اما این بار به برخی از فواید آن نیز می پردازیم.

 نوشابه یکی از نوشیدنی های بسیار محبوب این روزها است و بسیاری از جوانان شاید روزانه یک لیوان نوشابه بنوشند. این درحالی است که بسیاری از پزشکان و متخصصین آن را منع می کنند. در این مطلب نگاهی داریم به مهمترین دلایل مضر بودن نوشابه ها:

مواد تشکیل دهنده:افدرین: محرکی که روی اعصاب مرکزی بدن تاثیر می‌گذارد که معمولا در داروهای کاهش دهنده ی وزن استفاده می‌شود، اما اثرات مخربی روی کارکرد قلب دارد.
تورین: آمینو اسید طبیعی که ضربان قلب و کارکرد ماهیچه‌ها را تنظیم می ‌کند که باز هم در مفید بودن آن برای بدن شک بسیاری وجود دارد.
ویتامین گروه ب: گروهی از ویتامین‌ها که می‌توانند شکر موجود در نوشابه را به انرژی تبدیل کرده و سبب ساخت ماهیچه شوند. البته این ویتامین ها مصنوعی بوده و عمل اصلی را انجام نمی دهند.
کراتین: اسید اورگانیکی که برای تولید انرژی ماهیچه‌ها مفید است. اما پزشکان استفاده از آن را اصلا توصیه نمی کنند.

موارد استفاده:
نوشابه برای تمیز کردن دستشویینوشابه که ما از آن به عنوان نوشیدنی خوشمزه یاد میکنیم می تواند به راحتی تمامی جرم های دستشویی و تمام سطوح سرامیک و چینی را از بین ببرد. اسیدی که داخل این نوشیدنی وجود دارد به طور کامل همه باکتری ها و کثیفی ها را از بین می برد.
برای استفاده از این ویژگی نوشابه تنها باید آن را در محل مورد نظر بریزید و سپس بعد از یک ساعت آن را بشویید حتما با صحنه ای روبرو خواهید شد که انتطار دیدن آن را ندارید.

پاک کردن چربی و گریس از روی لباسیکی دیگر از موارد استفاده این نوشیدنی برای تمیز کردن لباس است. بهترین نتیجه را نیز بر روی لباس ها گریسی خواهید گرفت. تنها کافی است یک بطری نوشابه را روی لباس خالی کنید و سپس آن را بشویید حتما تمام چربی ها و کثیفی های روغن از بین خواهد رفت.

موارد پزشکی:
نوشابه مسبب فشار خون بالافشار خون بالا یک عامل خطرزا برای بیماری قلب و عروق است. خطر حمله قلبی یا سکته مغزی برای کسی که میزان فشار خون او 5/13 بر 5/8 است دو برابر کسی است که فشار خون او 5/11 بر 5/7 است.
بررسی‌‌های محققان نشان می‌‌دهد به ازای هر قوطی نوشابه شکردار که در روز مصرف شده باشد، فشار خون به ‌طور منظم بالاتر می‌‌رود. داده ‌های مربوط به بیش از 2هزار و 500 نفر نشان می‌‌دهد که نوشیدن بیش از 355 میلی لیتر آب میوه شکردار یا نوشابه گازدار در روز می‌‌تواند توازن فشارخون را به هم بزند. دانشمندان معتقدند که شکر زیاد در خون باعث به هم خوردن حالت عادی رگ‌‌ها و میزان نمک در بدن می‌ شود. نوشیدنی ‌های رژیمی که با شیرین کننده‌‌های مصنوعی شیرین شده باشند، چنین خطری را ندارند.

نوشابه عامل بد هضمی غذاتقریبا همه مواد و ترکیبات موجود در نوشابه مضر هستند و هیچ ماده مفیدی در آن وجود ندارد. نوشابه‌‌های بی‌‌رنگ هم اگر چه فاقد رنگ‌‌های شیمیایی هستند، مضرات زیادی دارند و مصرف آن‌ها توصیه نمی ‌شود. مصرف نوشابه با هدف هضم غذا و یا به عنوان نوشیدنی همراه غذا به هیچ وجه توصیه نمی ‌شود، دستگاه گوارش بدن برای هضم غذا نیازی به نوشابه ندارد و نباید با هدف تسریع هضم غذا نوشابه مصرف کرد.
برخی افراد هم نوشابه را به عنوان یک نوشیدنی و برای خنک شدن بدن مصرف می‌ کنند که به این افراد نیز توصیه می‌‌شود نوشیدنی‌‌های سالم را جایگزین کنند.افرادی که با مشکل ترشح زیاد و یا کم اسید معده مواجه هستند باید با مراجعه به پزشک و درمان دارویی این مشکل را حل کنند و مصرف نوشابه نه تنها تاثیری در این زمینه ندارد، بلکه می‌‌تواند عوارضی هم به همراه داشته باشد.

نوشابه و خطر سکته بالامصرف مداوم و منظم نوشابه، خطر ابتلا به سکته قلبی را تا 61 درصد افزایش می‌‌دهد. پژوهشگران با تحقیق روی بیش از دو هزار و 500 نفر، در صدد یافتن پاسخی برای پرسش مربوط به تاثیر نوشابه بر سلامت انسان پس از 9 سال بودند. در نهایت آنان به این نتیجه رسیدند افرادی که به طور منظم نوشابه مصرف می‌ کنند تا 61 درصد بیشتر از دیگران و کسانی که مصرف به مراتب کمتری دارند، در خطر ابتلا به سکته قرار می‌‌گیرند.

نوشابه عامل پوسیدگی دندانیکی از مهم‌ترین مسائلی که امروزه با آن مواجه هستیم، استفاده بی‌‌رویه نوجوانان و جوانان از نوشابه‌‌های گازدار و تنقلات حاوی مواد قندی است که در این سنین با توجه به افزایش فعالیت ‌های بدنی تمایل به مصرف این مواد نیز افزایش یافته و باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری بر بدن و دندان‌‌ها می‌ شود.نوشابه‌های گازدار به دلیل وجود ترکیبات CO2 و تبدیل آن به اسید کربنیک باعث عدم جذب کلسیم مواد غذایی و در نتیجه ایجاد مشکلات اسکلتی و پوکی استخوان می‌ شود و از طرفی حل شدن تدریجی مینای دندان و در نتیجه رنگ گرفتگی سطحی، ایجاد حساسیت، پوسیدگی ‌های ریز روی مینای دندان را به دنبال دارد.

5 مشکل ساده کامپیوتر +راه حل

5 مشکل ساده کامپیوتر +راه حل

کامپیوترهای خانگی مشکلات بسیار کوچک زیادی دارند که هر کدام آن ها راه حل های ساده مخصوص خودشان را دارند .



به گزارش زلال نیوز،‌ بسیاری از مشکلات کامپیوترها را می توان خیلی ساده  و با چک کردن چند سیم و یا قطعه کوچک حل کرد و این درحالی است که برخی از افراد برای کارهای کوچک نیز به متخصین مراجعه می کنند که این کار واقعا نیاز نیست. در این مطلب به پنج مشکل متداولی که ممکن است برای سیستم شما رخ دهد اشاره می کنیم:

* اولین ایرادی که ممکنه رخ بدهد این است که دکمه روشن کردن (Power)سیستم را میزنید اما در کمال تعجب می بینیند که اتفاقی نمی افتد و سیستم روشن نمیشود در این زمان مشکل ممکن است از تامین برق سیستم باشد، راه حل های رفع این ایراد، چک کردن تمام اتصالات مثل دکمه روشن کردن سیستم، کلید روشن و خاموش منبع تغذیه،دوشاخه برق، و خود کابل باشد و اگر مشکل از خود منبع تعذیه بود، آن را با یک منبع نو و قوی تر جایگزین کنید.

*صدای غیرطبیعی ازداخل کیس می تواند مشکل برخی از کاربرا باشد. اما رفع این عیب با چک کردن همه فن های سیستم از جمله فن سی پی یو، فن اضافی روی بدنه کیس، فن پاور، فن رویVGA (کارت گرافیک) و روغن کاری و تمیز کردن آن ها انجام شود و در صورت نیاز هم تعویض آن ها با فن های نو و سالم را در دستور کارتان قرار دهید.

*ایراد بعدی، ممکن است در همان صفحه اول، پیغامی را در پایین صفحه مشکی مشاهده کنید مبنی بر اینکه کلیدF1کیبورد را بزنید. یکی از دلایل این خطا می تواند ضعیف شدن باتری روی مادربرد باشد، که با تعویض این باتری لیتیومی که به باتری CMos مشهور و شبیه باتری ساعت است و بعد از چند سال ممکن است ضعیف شده باشد، خطا رفع خواهد شد.

یکی دیگر از نشانه های ضعیف شدن باتری بهم ریختن ساعت و تقویم سیستم است. از دیگر روش های رفع پیغام این خطا، بررسی اتصال کابل ها مثل کابل فلاپی و حتی اتصال صحیح کیبورد درحالت پورتPS2 (پی اس تو) می تواند منجر به رفع این پیغام و بوت شدن سیستم شود.

*خطای دیگری که ممکن است با آن مواجه شوید دستور به ریست کردن سیستم است. دلیلِ این خطا می تواند  از اجرای Hibernate یاخواب زمستانی به مدت طولانی و نداشتن فضای خالی روی درایواصلی باشد،راه حل عملی و بهترین گزینه پیش روی شما ریست کردن دستگاه است البته با اینکار پنجره های باز شما بسته خواهند شد.

*مشکل بعدی این است که سیستم روشن شده است اما تصویری را به شما نشان نمی دهد. راه حل این مشکل بیشتر به کارت گرافیک بر میگرده، البته بازدید و کنترل کابل اتصالی مانیتور به کارت گرافیک، برق مانیتور، خراب شدن یا سوختن خود صفحه نمایش و پشتیبانی مانیتور از رزولوشن (Resolution) انتخاب شده هم می تواند این مشکل را حل کند

5 ماجرای باور نکردنی از غسالخانه بهشت زهرا(س)

 
Share/Save/Bookmark
5 ماجرای باور نکردنی از غسالخانه بهشت زهرا(س)
سید هادی کسایی‌زاده دهان پر از "کرم" پیرزن، مرده ای که بوی گلاب می داد، جنازه‌ای که سر و صدا می کرد، مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه و وقتی که شهدا دخترم را شفا دادند پنج خاطره باورنکردنی از...

سید هادی کسایی‌زاده

دهان پر از "کرم" پیرزن، مرده ای که بوی گلاب می داد، جنازه‌ای که سر و صدا می کرد، مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه و وقتی که شهدا دخترم را شفا دادند پنج خاطره باورنکردنی از غسالهای بهشت زهرای (س) تهران است.

به گزارش خبرنگار مهر، بهشت زهرا (س) نام بزرگ‌ترین گورستان در استان تهران است. فعالیت این گورستان رسماً در سال ۱۳۴۹ خورشیدی آغاز شد و نخستین درگذشته به نام محمدتقی خیال در تاریخ 3 مرداد ماه 49 در قطعه ۱ ردیف ۱، شماره ۱ به خاک سپرده شد.

گورستان بزرگ پایتخت که 40 سال از عمرش می گذرد روزانه 130 میت را در خود جای می دهد. در این میان قبرکن ها، غسال ها، مداح ها، نیروهای خدماتی و حتی نگهبانان سرباز هم با هر یک فراخور مسئولیت خود با اموات سرو کار دارند ولی غسالها بیشتر از همه سرو کارشان با میت ها است و شاید نشستن پای خاطرات آنها خالی از لطف نباشد. البته باید بالای این گزارش و خاطرات نوشت +15 !

دهان پر از "کرم" پیرزن

یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید: مدت های زیادی در بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم. اینجا بعضی ها مسئول کشیک شب هستند تا جنازه هایی را که شب توی منزل فوت می کنند و جوازشون توسط دکتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل میشود را تحویل بگیرند.

یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم، فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا کرم های ریز زنده در حرکت بود، خیلی چندش‌آور بود، از روی کنجکاوی ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانم مرحومه از بستگان ماست و یک ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می گفت و هیچ کس از زخم زبان اون در امان نبود و حتما دلیلش همین می تواند باشد. از تعجب هاج و واج مانده بودم. آرام از پیرمرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.

مرده ای که بوی گلاب می داد

یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد.

آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق‌تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود، آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد...

جنازه‌ای که سر و صدا می کرد

عبدالحسین رضایی یکی از نیروهای بهشت زهرا می گوید: سال ها راننده آمبولانس بودم. یک روز رفته بودم سطح شهر که جنازه ای را به بهشت زهرا(س) منتقل کنم. خیلی برای تشییع معطلم کردند و ما را این طرف و آن طرف بردند. چندین بار جنازه را از توی ماشین درآوردند و تشییع کردند و دوباره گذاشتن توی ماشین. نزدیک ظهر بود که رضایت دادند جنازه را به بهشت زهرا(س) منتقل کنیم.

در مسیر اتوبان صالح آباد داشتم رانندگی می کردم. حواسم به جلو بود که یکباره شنیدم از کابین عقب با مشت محکم می کوبند به شیشه پشت سرم. خودم نفهمیدم چطور و با ترس و عدم تعادل توقف کردم. وقتی ماشین ایستاد شنیدم یکی فریاد می زنه باز کن! باز کن! اول تصمیم گرفتم فرار کنم ولی بعد از چند ثانیه خودم را جمع و جور کردم و دستگیره را برداشتم و با وحشت آرام آرام رفتم به سمت کابین عقب و با فاصله و ترس زیاد درب عقب ماشین را باز کردم.

دیدم جنازه سر جای خودش آرام و راحت خوابیده. یکباره جوانی لاغر اندام که از ترس رنگش پریده بود چالاک پرید پائین! پابه فرار گذاشت. به سمت بیابان فقط می دوید، انگار در مسابقه دو سرعت شرکت کرده بود. کمی که رفت ایستاد! برگشت به پشت سرش نگاه کرد. با اینکه خیلی دور شده بود، آهسته و با شرمندگی برگشت. در حالی که به شدت عصبانی بودم ولی خنده ام هم گرفته بود. گفتم: آخه تو این عقب چیکار می کردی؟ نگفتی من سکته می کنم؟ مگه نمی دونی سوار شدن عقب ماشین حمل جنازه ممنوعه؟ می خوای منو از نون خوردن بندازی؟ خلاصه اینکه گویا این جوان توی یکی از آن دفعه ها که جنازه را برای تشییع پیاده کرده بودن یواشکی پریده بود بالا و من متوجه نشده بودم. برای اینکه تنبیه بشه گفت: حالا تا بهشت زهرا(س) پیاده بیا تا حالت جا بیاد...!

مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه

مریم آثاری نسب در بیان خاطراتش می گوید: ساعت کاری تموم شد، مثل همیشه آماده رفتن به منزل شدیم و باز مثل روزهای دیگر توی راه بازگشت به جسدهایی که در آن روز دیده بودم فکر می کردم. اون شب چون خیلی خسته بودم زود به خواب رفتم و خواب عجیبی دیدم. خانمی را که برای شستشو به غسالخانه آورده بودند، زنده بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن کردند، فقط انگار جای سیلی و ضربه روی صورتش بود، در خواب خیلی منقلب شدم.

گریه کردم و برایم خیلی عجیب بود. صبح در حالی که درگیر تعبیر این خواب در ذهنم بودم به بهشت زهرا(س) آمدم و برای کار روزانه آماده شدم. در ابتدا قبل از شروع کار برای همکارانم ماجرای خوابم را تعریف کردم. حتی اینکه آن خانم چه لباسی پوشیده بود و یا روی کدام سنگ او را می شستند.

آن روز تا غروب جنازه ها را شستیم و همه چیز عادی بود. زمان استراحت شد و رفتیم برای آماده شدن و رفتن. در حال پوشیدن لباسهامون بودیم که عده ای از همکارانم رو صدا زدن که جنازه ای برای شستن آورده اند. چند لحظه ای از رفتن آنها نگذاشته بود که دیدم با تعجب و سراسیمه آمدند که آثاری، آثاری بیا همون رو که می گفتی آوردند! خشکم زد. با صدای لرزان گفتم: چه می گویید؟ چی شده؟ من، من گفتم؟ آهسته آهسته با ترس عجیب رفتم داخل غسالخانه! باور کردنی نبود، نه تنها من بلکه آن روز 14 یا 15 نفر بودیم. همه این صحنه را دیدند. روی پاهام نمی توانستم بایستم. خانمی سیلی خورده! چه می بینم! چند لحظه بعد به خودم آمدم. رفتم از اقوامش ماجرا رو بپرسم، یکی از بستگانش گفت: چند سال پیش بر اثر فشارهای روحی زیاد این بنده خدا مجنون میشه و در حالت شدید روحی قرار می گیرد.. آن را با زنجیر به تخت تیمارستان می بستند. این اواخر هم حال بدی داشت، تا اینکه خودش رو از پشت بام تیمارستان به پایین می اندازد و فوت می کند...

ماجرای خیلی عجیب بود. ارتباط این بنده خدا با خواب من! گیج بودم. خودم آن را شستم و بدنش رو با برگهای قرآن پوشاندم و به نوعی تطهیرش کردم و خدا رو قسم دادم به قرآنش، که ببخشدش و بیامرزدش.

وقتی که شهدا دخترم را شفا دادند

یادآوری این موضوع هم من را آزار میدهد. سال 87 بود. 18 سال داشت و با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد. دخترم رو میگویم. خدای من! چه لحظات سنگینی بود. نمی توانستم این غصه بزرگ رو تحمل کنم. عزیزترین هدیه خداوند به من و همسرم‌، جلوی دیدگانمان داشت آب می‌شد. حتی تصورش غمگین کننده است. تمام راه‌ها را رفته بودیم. در نهایت نظر پزشک‌ها این بود که برای مداوا باید به خارج از کشور اعزام بشود. کشور آلمان رو باز به توصیه پزشک انتخاب کردیم و رایزنی‌های اولیه هم انجام شد.

این روزها تقریباً همه همکارانم در سازمان بهشت زهرا(س) به خصوص آنهایی که با من تو یک اتاق و یک ساختمان کار می‌کردند مشکل من و خانوادم رو می‌دانستند، هرکسی به هر نحوی که می‌شد همدردی و همراهی می کرد و سعی داشت به من روحیه بدهد. یک روز خیلی اتفاقی آقای صادقی‌فر مسئول بخش اجرایی سازمان را دیدم. آن روز اتفاقاً از روزهای قبل خیلی حالم بدتر بود. صادقی فر حالت اضطراب و نگرانی رو در من دید کمی من را آرام کرد و روحیه داد. با آقای صادقی فر خداحافظی کردم و گفتم: من را دعا کنید. رفتم به اتاق کارم و روی صندلی پشت میزم نشستم. ساعت انگار گذر زمان رو فقط به من نشان می داد! تلفن زنگ زد، دو ساعتی از آمدنم به اتاق می‌گذشت و من متوجه نبودم بی اختیار گوشی رو بر داشتم. آقای صادقی فر بود. گفت: بعد از اینکه شما رو آشفته حال دیدم خیلی فکر کردم. یک پیشنهاد دارم. بیا همین الان بر و قطعه 24 سر مزا ر شهید "جهان آرا" و از خداوند به واسطه ایشان حاجتت رو بخواه، تقاضا کن که واسطه بشود و شفای دخترت رو از خداوند بگیرد. من فقط گوش می‌کردم باورش سخته ولی گوشی رو گذاشتم و بلند شدم. این بار انگار می‌دانستم چه می‌کنم و چه می‌خواهم. خانم سیادتی یکی از همکارام رو همراه کردم و رفتیم قطعه 24 گلزار مقدس شهدا و قبر شهید محمد جهان آ را.

وای که بر من چه گذشت، آن‌لحظات و دقیقه‌ها. آنچه در دل داشتم خالی کردم و گفتم و گفتم! بی حال و بی اختیار برخاستیم و برگشتیم‌! نمی‌دانم چند ساعت با جهان آرا صحبت کردم و چه می‌خواستم فقط یادم هست که دیگر نمی‌توانستم با کسی صحبت کنم و چیزی بگویم. غروب شد و من به خانه رفتم. فقط چند روز گذشته بود که خدا دخترم رو شفا داد. خدایا شکرت، نمی‌خواهم در پایان چیزی بگویم، کسی که این خاطره رو می‌خواند خودش قضاوت می‌کند. خدایا شکرت!

استخدام کاردان کامپیوتر طراح صفحات وب در شرکت معتبر کامپیوتری

استخدام کاردان کامپیوتر طراح صفحات وب در شرکت معتبر کامپیوتری

لطفا رزومه و حقوق درخواستی خود را به job@parsict.com ارسال فرمائید

کاردانی تسلط کامل به Photoshop و طراحی وب سایت / تسلط کامل به HTML و ساخت صفحات وب / آشنایی به jquery / شنایی با برنامه نویسی تحت وب ، این ردیف جزو شروط اصلی نمی باشد و بعنوان یک نکته مثبت در نظر گرفته می شود فوق دیپلم / کامپیوتر طراح صفحات وب - خانم